عروس طلبكار!
دختر در اولين مراجعه براي تعيين زمان عقد، با داماد مشاجره مي كرد كه ((حق طلاق)) بگيرد!
مجددا چند روز بعد تماس گرفت تا بدون اطلاع داماد بيايد و مداركش را پس بگيرد!
روز عقد هم آنقدر لب و لوچه اش آويزان بود كه انگار تمايلي به اين ازدواج ندارد!
زيرنويس:دختر اهل محله هاي جنوب شهر تهران بود و 9 خواهر و برادر ديگر داشت.روز عقد به دنبال پدر داماد كه مي گشتم، متوجه شدم پدرش مرحوم شده و مادرش او را رها كرده و زندگي ديگري تشكيل داده.عموهاي پسر اورا بزرگ كرده بودند و حالا شده بود روز ازدواجش...
زيرنويس2:بعيد است زندگي هاي اينچنين كه مبناي سستي دارد قوام بگيرد، اما متاسفانه اين روزها وادادن پسر براي تصاحب دختر زياد به چشم مي خورد.متاسفانه بعد از چند ماه كه داماد به خود مي آيد سر ناسازگاري مي گذارد و ...
زيرنويس3:پاسخ نظر خصوصي:به دفتر اسناد رسمي مراجعه كنيد.
زيرنويس4:اين اولين بار است كه 4 زيرنويس مي نويسم!